اندیشگاه
آسیب شناسی صادرات ایران
هرچند از تغییر رویکرد استراتژی تجاری کشور در سالهای برنامه سوم توسعه (مصوب 1379) و گذار از سیاست متمایل به جایگزینی واردات و خودکفایی داخلی در برنامههای قبلی به سمت و سوی سیاست توسعه صادرات و تولید کالاهای دارای مزیت، سالهای متمادی میگذرد و در تمامی برنامههای توسعه بعد از آن، تلاش شد گامهای عملی برای حمایت از تولید صادراتگرا و تولید کالای دارای مزیت نسبی و خلق مزیتهای جدید برای توسعه بازارهای صادراتی برداشته شود، با این حال به نظر میرسد ساختار تولید در کشور و صادرات محصولات تولیدی ساخت ایران از نظر نوع کالا و عمق بازارهای هدف با وضعیت مطلوب فاصله فراوانی دارد.
اولین سوالی که در این زمینه مطرح است آسیبشناسی وضعیت موجود و پاسخ به این دو سوال است که ما چه کالاهایی را صادر میکنیم و این کالاها را به کدام کشورها صادر میکنیم؟
براساس آمار گمرک ایران در ششماهه ابتدای سال جاری صادرات قطعی کالاهای غیرنفتی (بدون احتساب نفت و تجارت چمدانی) به رقمی بالغ بر 21 میلیارد و 706 میلیون دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود شش درصد رشد داشته است. هرچند رشد مثبت صادرات همراه با کاهش واردات (رشد حدود 5 /2- درصد) موجب بهبود تراز تجاری در کشور شده است با این حال ترکیب کالاهای صادراتی در کشور به دلیل ضعف ساختاری بخش تولید، هنوز بیانگر استمرار سیاست تحمیلی خامفروشی و اتکای شدید صادرات به بخش نفت و گاز و مواد معدنی خام و دارای ارزش افزوده پایین است.
یک نکته مهم که نیاز به بررسی بیشتر دارد آن است که در آمار ارائهشده از گمرک ایران در سال 1394، همواره آمار صادرات غیرنفتی (بدون احتساب نفت، گاز و تجارت چمدانی) موردنظر قرار میگرفت و این در حالی است که در سال جاری در بیان آمار به صادرات غیرنفتی (بدون احتساب نفت و تجارت چمدانی) اشاره شده است و جای بررسی دارد که آیا در سال جاری آمار گاز به صادرات غیرنفتی اضافه شده یا این اصلاح فقط ناشی از تغییر عنوان است! شایان توجه است که بررسی اقلام گویای این واقعیت است که در آمار سال 1394 رقمی تحت عنوان قلم صادراتی (گاز طبیعی مایعشده در ظروف یک هزار سانتی متر مکعب و بیشتر با کد تعرفه 27111190) وجود نداشته ولی در سال 1395 نزدیک به دو میلیارد دلار صادرات برای این محصول در اقلام عمده صادراتی درج شده است. بنابراین در صورت کسر صادرات گاز طبیعی از آمار صادرات غیرنفتی، تراز مثبت اعلامی توسط سازمانهای مذکور منفی شده و رشد مثبت اعلامی برای صادرات غیرنفتی نسبت به سال گذشته نیز منفی خواهد شد!
آمار تجارت خارجی کشور گویای آن است که تنها 20 قلم عمده صادراتی کشور نزدیک به 60 درصد صادرات کشور را تشکیل میدهند و این رقم در مقایسه با حدود شش هزار کالای مندرج در ردیفهای صادراتی، بیانگر تنوع پایین کالاهای صادراتی کشور به دنیاست.
بررسی ترکیب این کالاها نیز گویای واقعیت فضای تولیدی و تجاری کشور است. حجم بالای کالاهای وابسته به نفت و گاز و پتروشیمی و مواد معدنی و وجود فقط یک کالای کشاورزی (پسته) در این میان، گویای استمرار سیاست تولید محصولات با ارزش افزوده پایین و خامفروشی در قالب صادرات است. شایان توجه است که ارزش هر کیلو کالای صادراتی در ششماهه نخست سال جاری تنها حدود 36 سنت بوده است که مقایسه آن با ارزش یک دلار و 28 سنتی هر کیلو کالای وارداتی بیانگر واقعیت تلخ صادرات کالاهای خام و دارای ارزش افزوده پایین و واردات کالاهایی با ارزش افزوده بیشتر است که تجارت خارجی کشور را در فضایی مغایر با اقتصاد مقاومتی قرار داده است.
از طرف دیگر نوسانات شدید صادرات برخی کالاها بیانگر آن است که درآمدهای صادراتی در ایران از ثبات لازم برخوردار نیست و این عدم ثبات از یک طرف به نوسانات قیمتی ذاتی در بازار نفت و محصولات پتروشیمی و مواد اولیه و از طرف دیگر به بیثباتی قراردادهای تجاری بلندمدت با کشورهای هدف تجاری بازمیگردد به همین دلیل است که شناسایی طرفهای تجاری ایران در زمینه صادرات از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آمار فوق تابلویی گویا از وضعیت بازارهای صادراتی کشور بوده و بیانگر عملکرد سیاستهای تجاری در راستای بازارگشایی است به این ترتیب که صادرات کشور به حدود 150 کشور مختلف با نیازها و سلیقههای متنوع، تنها به کشورهای محدودی منحصرشده است و تنها پنج کشور چین، امارات، عراق، ترکیه و کره حدود 67 درصد کالاهای صادراتی ایران را خریداری کرده و 85 درصد کل صادرات کشور تنها به 10 کشور بوده و 20 کشور اول طرف صادراتی ما حدود 93 درصد صادرات را به خود اختصاص دادهاند. این روند بیانگر آسیبپذیری صادرات کشور به واسطه صادرات به چند کشور محدود است زیرا قطع همکاری با هر کدام از این کشورها میتواند بخش عمدهای از صادرات کشور را با چالش مواجه سازد.
البته در بررسی علمی بازارهای صادراتی علاوه بر آمار و ارقام فوق میتوان به بررسی شاخصهایی مانند شاخص تمرکز کالاهای صادراتی، شاخص مزیت نسبی صادراتی، شاخص شدت تجاری، شاخص پتانسیل تجاری و شاخص اکمال تجاری پرداخت. برای مثال شاخص اکمال تجاری (Complementarity Trade) که یکی از اصلیترین شاخصها برای بررسی امکان گسترش همکاریهای تجاری با کشورهای مختلف است نشان میدهد که ساختارهای تجاری دو کشور تا چه اندازه مکمل یکدیگرند یا بهعبارت دیگر این شاخص بیان میکند که چه اندازه الگوی صادرات یک کشور با الگوی واردات کشور دیگر تطابق دارد و بالعکس و بدین ترتیب نشاندهنده پتانسیل همکاری تجاری میان دو کشور است. برای مثال هرچند در طول دهههای اخیر ترکیب شرکای تجاری ما در حوزه صادرات از کشورهای اروپایی به سمت کشورهای منطقه سوق پیدا کرده است با این حال بررسی شاخص اکمال تجاری در مطالعهای که با عنوان عملکرد بازرگانی ایران در تجارت با کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) که در سال 1384 توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی انتشار یافته گویای آن است که پتانسیل همکاری و اکمال تجاری تجارت ایران با برخی کشورهای منطقه مانند لبنان، پاکستان و... در سطحی پایین محاسبه شده است. بنابراین پاسخ به این سوال که کدام بازارهای صادراتی برای ما مناسب هستند با توجه به وضعیت تولید و کالاهای صادراتی و درجه اکمال تجاری با کشورهای مختلف قابل احصاست.
یکی از نکات مهم قابل توجه که در حوزه صادرات باید مورد توجه قرار گیرد، آن است که در فضای صادراتی رقابت شدید بین عرضهکنندگان محصول در بازار وجود دارد زیرا مصرفکنندگان در فضای بازار جهانی تنها مجبور به خرید کالا از یک عرضهکننده خاص نیستند و میتوانند کالاهای خود را با توجه به قیمت، کیفیت و سلیقه مصرفی از بازارهای متنوعی خریداری کنند بنابراین بازاریابی و بازارگشایی در فضای بینالمللی تفاوت بسیاری با بازار داخلی دارد.
اولین گام برای توسعه صادرات، افزایش توان تولیدی کشور متناسب با نیازها و ترجیحات و سلیقه مصرفکنندگان خارجی در فضای بینالمللی است. تردیدی نیست که دستیابی به هدف فوق حداقل نیازمند دو اقدام ذیل است:
1- اولاً توسعه صادرات در فضای جهانی نیازمند حمایت جدی دولت و وزارتخانههای تخصصی از بخش تولید و صادرات با اعطای یارانههای مستقیم و غیرمستقیم به این بخشها در حوزههای تولید، تقویت زیرساختهای موردنیاز، تامین مالی، بازاریابی، تبلیغات، نمایشگاهداری، حمل و نقل، صادرات و حفظ بازار صادراتی است.
2- دوم دستیابی به تولیدی با کیفیت و قیمت رقابتی در فضای جهانی، صرفاً با شناخت بخشهای دارای مزیتهای مطلق و نسبی و تمرکز بر تقسیمکار تخصصی در این بخشها با توجه به منابع محدود امکانپذیر است و این مهم صرفاً با تدوین استراتژی صنعتی و تولیدی کشور و احصای بخشهای موردنظر حاصل خواهد شد. در این فضا امکان تولید تمامی کالاهای موردنیاز یک کشور ممکن نبوده و در کنار تولید و صادرات کالاهای دارای مزیت، لازم است سایر محصولات مورد نیاز جامعه را از فضای بینالمللی تامین کنیم که این امر مستلزم تدوین و ثبات در سیاستهای تجاری و روابط دیپلماتیک با کشورهای طرف تجاری است. از این رو پیوند مسائل اقتصادی با روابط سیاسی به خصوص در فضای تجارت بینالملل از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و به صورت مستقیم بر ارتقای سطح تولید رقابتپذیر صادراتگرا و دستیابی به بازارهای صادراتی جدید تاثیرگذار خواهد بود.
منابع:
1- Export-Oriented Industrialization (EOI) or Export Led Industrialization (ELI)
2- Export-Led Growth
*مدیر گروه بازرگانی مرکز پژوهشهای مجلس
آرشيو مطالب...