امروز
شنبه 1403.10.1
Iranian Construction Engineering and Management
اندیشگاه
شكست برنامهها نه در تدوين آنها است و نه در مشكل اجراى آنها. مشكل برنامهها در نفس خود برنامه است
پارادايم برنامهريزى كه بر اصل عليت، خطى ديدن تحولات اجتماعى و اقتصادى، و اصل قطعيت بنا نهاده شده است بر خلاف انتظار عمومى كه آن را عامل توسعه ميدانند، در اصل مانع توسعه است. سه اصل بالا به ما اين اصل مهم را ديكته ميكند كه ميتوان آينده را طراحى كرد.
از همين منظر برنامه شكل ميگيرد و عزمى پرهزينه براى تحقق اصول و راهبردهاى آن در جامعه به وجود مىآيد. برنامه در نهايت استراتژىهاى ملى را از درون خود استخراج ميكند و آن را براى اجرا به كانونهاى اجراى برنامه ميفرستد. جدا از نتايج برنامههاى اجرا شده در سازمانها، شركتها و كشورهاى مختلف، نكاتى مهم قابل ذكر است كه برنامه را از عامل به مانع توسعه تبديل می كند.
مهمترين اين نكات يكى اين است كه يك سياست و يا استراتژى درست است كه بر اساس نيت و اراده سياستگذار اعمال مىشود، ولى از نظر هيچ كسى قابليت ردگيرى ندارد. مثلا مطالعات و بررسىهاى اقتصادى نشان ميدهد كه اثر اجراى پروژهها، سياستها يا استراتژىهاى اقتصادى قابل پيشبينى نيست و يكى از دلايل آن هم «پديدار شدگى » emerging اين تحولات است. تحولات ناشى از سياستها به راحتى قابليت ردگيرى ندارد و گاهى اوقات اتفاقاتى مىافتد كه از نگاه سياستگذار كاملا پوشيده بوده است و به همين جهت غير قابل پيشبينىاند.
نكته دوم اين است كه وقتى دو سياست با هم اجرا مىشوند( كه در برنامهها چندين سياست با هم اجرا مىشوند) از تداخل آنها پديدههايى پديدار emerge مىشوند كه با نتيجه اجراى انفرادى آنها متفاوت خواهد بود. باز ما با پديده غير قابل پيشبينى و در نتيجه «برنامهناپذير» مواجه هستيم.
نكته سوم اين است كه اگر به اين اصول اعتقاد داشته باشيم، ابتدا يك سياست يا استراتژى بايد اجرا شود و نتايج آن پديدار شود كه بتوان با آگاهى و قدرت بيشترى استراتژى بعدى را اجرا كرد. بنابراين همزمانى پروژهها بىمعنى و حداقل ناموثر مىشود. در حاليكه برنامه مجموعهاى از سياستها و استراتژىهاى موازى و همزمان است. همين حركت موازى و همزمانى سياستها و پروژهها يكى از قفلهاى جدى برنامهريزى است .
بر اين اساس وقتى برنامه به نتيجه نميرسد خيلى زود به نتيجه ميرسيم كه بد تدوين شده است يا بد اجرا شده است. در حالي که شكست برنامهها نه در تدوين آنها است و نه در مشكل اجراى آنها. مشكل برنامهها در نفس خود برنامه است كه مبتنى بر مفروضاتى نوشته و اجرا مىشود كه در اساس اين نوشتهها با واقعيت انطباق ندارد. در نتيجه هر برنامهاى با هر دقتى كه نوشته شود از قبل محكوم به شكست است. برنامههاى پنجساله هم شكل خاصى از پارادايم برنامهريزى است.
مرتضی ایمانی راد، اقتصاد نیوز
منبع: https://telegram.me/bamdad_institute
آرشيو مطالب...