ثبت نام | ورود
English
امروز جمعه 1403.1.10 Iranian Construction Engineering and Management
صفحه اصلی
معماری و شهرسازی

در سوگ شهرهایی که دیگر خاطره انگیز نیستند
در سوگ شهرهایی که دیگر خاطره انگیز نیستند

منصور بهادری

رئیس نظام مهندسی ساختمان استان ایلام

خاطره ها نقش مهمی در زندگی ما بازی می کنند.انسانی که بدون خاطره زیست کند نسبت به محیطی که در آن زندگی می کند احساس تعلق خاطر ندارد و عدم احساس تعلق خاطر نسبت به مکان و زمان از مهم ترین عوامل مشارکت نکردن فرد در فعالیت های جمعی و انسانی در محیط ها و بافت های شهری است.این خاطرات ممکن است فردی یا جمعی باشند که در اثر عوامل متعددی چون ترویج فرهنگ یکسان پسند مدرنیته، ساخت و سازها و تغییرات غیرکارشناسانه در بافت های تاریخی و ساخت بافت های جدید بدون توجه به لزوم برانگیختن و درگیر کردن عواطف انسانی مدنظر معماران و طراحان شهری قرار نمی گیرد.امروزه حوزه و نقش خاطره های عمومی و اجتماعی بیش از فضاهای خصوصی ما اهمیت پیدا کرده اند؛ چیزی که به آن خاطره جمعی و مشترک می گوئیم. خاطره های مشترک به تعاملات ما رنگ و بو می دهند و در وجود ما احساس تعلق خاطر ایجاد می کنند.

در این بحث باید ما بین خاطره و نوستالژی تمایز قائل شد؛ خاطره رویکردی مثبت دارد اما نوستالژی می تواند هم مثبت و هم منفی باشد .زمانی خاطرات جمعی شکل می گیرند که فضاهای عمومی به لحاظ کیفی ارتقا یافته و وقتی خاطرات جمعی شکل گرفته باشد حس تعلق خاطر نیز ایجاد و سپس احساس مسئولیت شهری در فرد زنده می شود و مجموع این فرآیند منجر به ایجاد هویت شهری می گردد.

اگر شهر را به مثابه یک موزه بدانیم انسان هایی که در آن زندگی می کنند و بناهایی که در آن قرار دارند خاطرات جمعی را به نسل بعد منتقل می کنند بنابراین با حذف یا تغییر سلیقه ای قسمتی از کالبد شهر، خاطرات آن نیز برای شهروندان تخریب می شود به همین علت در شهرهای جدید خاطره ماندگاری از تعامل شهروندان و شهر شکل نمی گیرد.

در طرف مقابل بحث خاطره و خاطره انگیزی ، ضدخاطرات قرار دارد که باعث احساس عدم تعلق فرد به شهر شده و زمینه را برای بی تفاوتی و اعمال خشونت فراهم می کند که این موضوع از مهم ترین چالش های شهرهای امروز ماست. مدرنیته در معماری و شهرسازی امروز ما در پی القای ویژگی های یکسانی چون لباس، خوراک، سلیقه هنری، معماری و ... به تمامی انسان هاست. در این فرآیند مذموم آن چیزی که به سرعت در حال نابود شدن است خرده فرهنگ هایی ارزشمندی است که در نمودهای مختلفی چون معماری و شهرسازی بروز پیدا می کرد.بررسی کالبدی شهرهای معاصر امروز نشان از نوعی همسانی ملال آور دارد که اگر نگوئیم که منجر به ایجاد خاطره مشخصی در استفاده کنندگان از آن فضا نمی شود، باعث تجربه خاطرات مشترک و خالی از شور و هیجانی می گردد که فاقد ویژگی ماندگاری است. چرا بافت ها و شهرهای سنتی ما سرشار از خاطرات شخصی و جمعی بودند و این مورد در شهرهای امروز به شدت نایاب است؟ در پاسخ می توان عوامل متعددی را مورد بررسی قرار داد که یکی از مهم ترین عوامل ایجادکننده آن طراحی فضاهای شهری به گونه ای است که شهروند امکان کم ترین نقش آفرینی در آن را ندارد. یکی از مهم ترین عواملی که در بافت های سنتی شهرهای ما مولد خاطره بود پتانسیل مشارکت استفاده کننده از فضا از آن بافت شهری بود؛ حوض آبی که با تجمع و نشستن چند نفر به دور آن معنا پیدا می کرد، ردیف درخت هایی که در اثر قدم زدن افراد، بازی نور و سایه شان را به رخ می کشیدند، گلدسته هایی که با حضور موذن و طنین انداز شدن بانگ اذان جهت چشم ها را از زمین به آسمان می کشاندند، جانمایی هوشمندانه آب به انواع مختلف در مسیر بادهای مطلوب که باعث خنکی فضا شده و امکان بیش تر ماندن در فضا را مهیا می کرد ... تنها نمونه هایی است که در شهرهای قدیمی ما باعث مشارکت شهروند در تکمیل فرآیند انتقال معنا در بافت شهری می شد اما امروزه بافت ها و خیابان های شهری ما در خشن ترین شکل ممکن، کاربری خود را به شهروند دیکته می کنند و طبیعی است که شهروندانی که تنها استفاده کننده صرف از فضا می باشند نتوانند با فضاهای شهری حس و خاطره شخصی و جمعی بسازند.



آرشيو مطالب...


Copyright 2012
تعداد کاربران: 49