مهمترین معضل فعلی کشور در بخش اشتغال و بازار کار بیکاری جوانان تحصیلکرده است که پس از فراغت از تحصیل و آماده شدن برای ورود به بازار کار با مشکلات جدی مواجه میشوند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، مهمترین معضل فعلی کشور در بخش اشتغال و بازار کار؛ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است که عموماً پس از فراغت از تحصیل و آماده شدن برای ورود به عرصه کار و تولید با مشکلات جدی مواجه میشوند. روندی که با وضع فعلی رو به افزایش است، و پیشبینی شده، از 42 درصد به 50 درصد خواهد رسید.
در ایران فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه موجب شده است که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیم گیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه بهدلایلی چون، عدم وجود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرحریزی و برآورد احتیاجات نیروی انسانی براساس استراتژیهای کلان توسعه، عدم اجرای برنامههای میانمدت و بلندمدت جذب، اجرای سلیقـــهای سیـاستهــــا و خطمشیها و تغییر در برنامههای تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتها است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مسلم خانی مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور اشتغال در این باره گفت: جمعیت جوان فرصت خوبی برای توسعه کارآفرینی و تولید ثروت در سرزمین ایران است، اما باید این مهارت را بهطور فراگیر آموزش دهیم.
این کارشناس ارشد بازار کار اظهار داشت : تنها رمز عبور از رکود اقتصادی و بحران بیکاری بهویژه برای فارغ التحصیلان دانشگاهی، توسعه مهارت و هنر راهاندازی کسب و کار در محیطهای غیردولتی است.
وی با بیان اینکه پیشبینی میشود با ادامه روند کنونی تا دهه آینده بیش از 50 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی فرصت اشتغال پیدا نکنند، گفت: باید توسعه کارآفرینی و تقویت بنگاههای اقتصادی محور همه نهادها باشد و هزینه راهاندازی کسب و کار با بهبود شاخصهای فضای کسب و کار به حداقل برسد.
این در حالی است که علی لاریجانی رئیس مجلس نهم در حاشیه برگزاری اجلاسیه شهدای شاهرود با ابراز «بیکاری و تورم دو مشکل مهم مردم است»، گفته است: «42 درصد فارغالتحصیلان ایران بیکار هستند. نبود شغل با توجه به اینکه منابع سرشار و نیروی انسانی کافی در اختیار کشورمان وجود دارد؛ یک نقص است».
علی لاریجانی وجود 42درصد فارغالتحصیل بیکار را در ایران «نقص بزرگی» عنوان کرده و گفته است: «مدیران باید برای تغییر شرایط تلاش کنند».
دانشگاهها سالیان متمادی است که با ایجاد رشتههای گوناگون مرتبط و بدون ارتباط با بازار کار کشور در حال تشویق جوانان به ورود به عرصههای تحصیلی هستند بیآنکه لازم بدانند پژوهشی کاربردی انجام دهند تا مشخص شود: آیا واقعاً امروز تحصیلات آکادمیک توان رفع نیازهای بازار کار کشور را دارد و یا خیر؟ همچنین این پرسش باید جواب داده شود: تا چهزمانی لازم است دانشگاهها در تمامی رشتهها دانشجو تربیت و به صف بیکاران اضافه کنند، بدون اینکه لحظهای برای کار آنها فکری شده باشد؟ گفتگو با فارغ التحصیلان اینگونه رشتهها نکات جالبی را نشان میدهد.
علی، فارغ التحصیل رشته مطالعات خانواده به خبرنگار تسنیم میگوید: این رشته به مطالعات و بررسی سیستماتیک و علمی خانواده از دیدگاه فقهی، حقوقی، اجتماعی، روانشناسی بر مبنای تفکرات اسلامی میپردازد.
وی در ادامه میگوید: جای تعجب دارد، رشتهای که در ایران تدریس میشود برای خیلی از افراد جامعهمان غریب به نظر میرسد، آنقدر غریب که در برخی اوقات برای آنکه نیازی به توضیح دادن به طرف مقابلم نباشد، میگویم فارغ التحصیل رشته حقوق هستم.
این فارغ التحصیل رشته مطالعات خانواده در ادامه تأکید میکند: هدف از این رشته، تربیت و تقویت افراد کارشناس جهت مشاوره و رسیدگی به مسائل خانواده در سطح کارشناسی است، اما اینجانب حدود 5 سالی است که فارغ التحصیل شدهام و علیرغم میل باطنیام مشغول پخش و توزیع مواد خوراکی به سوپر مارکتهای شهر هستم.
محمد فارغ التحصیل رشته راه و ساختمان میگوید: با اینکه از دانشگاه معتبری فارغ التحصیل شدهام، اما کار مرتبط پیدا نمیکنم. در دانشگاه فکر میکردم چون معدلم خوب است و از دانشگاه معتبری مدرک میگیرم بهراحتی میتوانم کار پیدا کنم. مدتی در پروژههای مسکن مهر کار کردم، اما الآن کار برنامه نویسی کامپیوتری انجام میدهم. جوانان زیادی مثل من هستند. با اینکه ایدههای زیادی دارم، اما اجرای آنها به سرمایه نیاز دارد و بانکها از امثال من حمایت نمیکنند.
"در حال حاضر برای فارغالتحصیلان مقطع دیپلم و فوقدیپلم شغل وجود دارد، اما برای فارغالتحصیلان سایر مقاطع تحصیلی یافتن شغل متناسب با تحصیلات با محدودیت همراه است." این نقل قولی است از رییس سازمان فنی و حرفهای کشور. اینکه تحصیل کردههای دانشگاهی اغلب با مشکل بیکاری مواجه میشوند دلایل بسیاری دارد، از جمله اینکه اغلب این افراد بدون داشتن پیشزمینههایی از توانایی و علاقهمندی وارد رشتههای تحصیلی میشوند و اینکه بعد از دریافت مدرک دانشگاهی توقع این افراد برای داشتن شغل مناسب بالا میرود.
هرروز در گوشه و کنار هر شهر و روستایی دانشگاهی جدید سر باز میکند و تعداد کرسیهای دانشگاهی در مقاطع ارشد و دکترا هرروز رو به افزایش است، در حالی که تعداد پستهای مدیریتی و فرصتهای شغلی دولتی و یا ایدهآل هیچ تغییری نمیکند. به نظر میرسد سیاستهای مدرک گرایانه دولتها در سالهای گذشته به بحران بیکاری در کشور دامن زده است.
حسین سلیمی رییس دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که فارغ التحصیلان دانشگاهی در حوزه علوم انسانی غالباً تئوریها را یاد میگیرند و مهارت نمیآموزند. آنها برای موفقیت در بازار کار نیازمند مهارتهای کاربردی هستند که متأسفانه در سرفصلهای دانشگاهی بهندرت پیدا میشود.
بحران بیکاران تحصیلکرده نهتنها بهمعنای هدررفت منابع کشور است که صرف آموزشهای غیرضروری میشود، بلکه به بحران انتظارات غیرمنطقی نیز میانجامد. انتظارات غیرمنطقی که نتیجه بیمهارتی و مدرک گرایی راهافتاده در جامعه است.