ثبت نام | ورود
English
امروز يکشنبه 1403.10.2 Iranian Construction Engineering and Management
صفحه اصلی
مدیریت پروژه

مزایای استفاده از مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) در مدیریت پروژه

مزایای استفاده از مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) در مدیریت پروژه

پیشرفت های تئوری در مدلسازی اطلاعات ساختمان، پیشنهاد می کند که این موارد نه تنها برای مدلسازی هندسی عملکرد ساختمان مفید اند، بلکه می توانند در مدیریت پروژه های ساخت نیز استفاده شوند. هدف این مقاله کشف این مورد است که چطور استفاده از BIM منتج به فواید مثبت در مدیریت پروژه های ساخت شده است. این رویکرد با جمع آوری اطلاعات از 35 پروژه ساختی که از BIM استفاده کرده اند،  انجام می شود. گزارش های نهایی با کنترل و کاهش هزینه در طول چرخه حیات پروژه و همچنین صرفه جویی در زمان مرتبط بوده اند. آنالیزهای هزینه فایده، افزایش آگاهی و آموزش و تعلیم دادن، پایه های مهمی برای استفاده از BIM می باشند.

برای فهمیدن اینکه آیا استفاده از BIM منتج به فواید در پروژه های ساخت شده است، پروژه های ساخت کامل شده ی مستندکننده ی داده های ثانویه که BIM را به خدمت گرفته اند، جمع می شوند داده ها آنالیز می شوند برای بنای اینکه با کدام یک از راه های مشخص، پروژه ها با استفاده از BIM سود بردند. این آنالیزها با نتیجه گیری از یک لیست معیارهای موفقیت انجام می شود که مرتبط با خروجی های پروژه از نظر تلاقی اهداف زمان و هزینه و کیفیت و همچنین مرتبط با مدیریت پروژه مانند مدیریت محدوده پروژه و ارتباطات مؤثر است. در اینجا ما از اصطلاح "معیار موفقیت" به منظور اینکه چگونه موفقیت تعریف می شود، استفاده می کنیم. بسته به هر معیار موفقیت، اندازه گیری های کمّی ای که کدام موفقیت در برابر کدام معیار خواهد بود، اندازه گیری می شود شاخص های عملکرد کلیدی.

برای تأمین یک ساختاری که به آنالیز داده ها و ارائه نتایج کمک کند، معیار موفقیت بر اساس مؤسسه مدیریت پروژه (PMI ) گستره دانش مدیریت پروژه (PMBOK ) گروه بندی می شود. این سطوح دانش به این دلیل انتخاب می شوند که همانطورکه یک چارچوب سطح بالای جامع را فراهم می کنند، همه ابعاد موفقیت را در بر می گیرند. نقش و تأثیر BIM در پروژه های ساخت کامل شده با نقش و تأثیر مورد انتظار از یک مدیر پروژه با استفاده از معیار موفقیتی که نتیجه می شود، مقایسه می شود.

جزئیات نمونه ها شامل نام پروژه، شهر و کشوری که پروژه در آن قرار گرفته است، مقیاس های زمانی برای طراحی و فازهای ساخت، بودجه به میلیون یورو، سایز به مترمربع و نوع ساختمان در جدول ذیل آمده است.

اینگونه فرض می شود که هر نمونه مستند شده، از آنالیز محتوایی برای شناسایی فواید (مثبت و منفی) BIM استفاده می کند. پروسه آنالیز محتوایی که توسط هریس در سال 2001 توسعه یافت، دنبال می شود. لازم به ذکر است به علت کمبود مستندات دز زمینه " تدارکات " این مورد حذف و به جای آن " نرم افزار " قرار گرفته است.

سپس پروژه ها با استفاده از امتیاز جمع شده برای هر یک از آنها سازماندهی می شوند (فواید مثبت منهای فواید منفی). این یک تلاش برای پیدا کردن اینکه نشان بدهد کدام نمونه بیشترین فایده از استفاده از BIM را برده است، نیست بلکه برای سازماندهی داده ها بطریقی است که وجود فواید مثبت بیشتر نسبت به فواید منفی را بزرگ نشان بدهد. بنابرای اعداد در ستون نمره نباید به عنوان یک شاخص چگونگی موفقیت یا عدم موفقیت آن پروژه های مطالعه موردی باشد، بلکه به طور ساده بیان می کند که چند معیار موفقیت بطرز مثبت یا منفی ذکر شده است. به عنوان مثال، مطالعه موردی مرکز Cascadia در جدول 4، نمره 3- را نشان می دهد. این به این معنی است که 3 جنبه ی استفاده از BIM در ارتباط با معیارهای موفقیتِ هماهنگی و سازماندهی و نرم افزار، به عنوان به چالش کشاننده یا مسبب مشکلات (فایده منفی) ذکر شده است و هیچ فایده مثبت مشخصی ذکر نشده است، اما این به این معنی نیست که استفاده از BIM به طور کلی منفی بوده است.

فواید مثبت و منفی در هر نمونه در دو ستون متفاوت جدا شده است. برای هر معیار موفقیت، فواید مثبت و منفی، جداگانه شمرده می شوند، به جای دادن یک نمره کلی به هریک (تعدادِ مثبت منهای منفی). با این رویکرد، امکان مشاهده اینکه کدام معیار موفقیت دفعات بیشتری به عنوان یک فاکتور مثبت ظاهر می شود و چند بار به عنوان به چالش کشاننده و مشکل ظاهر می شود. سپس معیارهای موفقیت متفاوت براساس فراوانی رخداد هر تعداد دفعه ای که به عنوان یک فاکتور مثبت ذکر شده اند، سازماندهی می شوند (جدول ذیل).

در بعضی نمونه ها، یک معیار موفقیت یکبار به شیوه مثبت ذکر می شود و یکبار به شیوه منفی. در آن موقعیت ها، پروژه، به عنوان پروژه ای که اثر مثبت یا منفی یک معیار، با در نظر گرفتن اینکه کدام اثر به نظر می رسد که نفوذ بیشتری روی نتیجه پروژه دارد، شمرده نمی شود. به عنوان مثال در ساختمان اداری پزشکی CMG ، وصف شده توسط خانزُده در سال 2008، معیار موفقیت هماهنگی یکبار بطور مثبت شمارش می شود برای "گردش کار بهبود یافته به خاطر استفاده از مدل های 3 و 4 بعدی" و یکبار بطور منفی برای بلاتکلیفی "چطور باید پروسه هماهنگی ساختارمند و مدیریت بشود؟". اگرچه از این دو نقل قول، اینطور به نظر می رسد که اثرات مثبت استفاده از BIM از نظر هماهنگی، خیلی مهمتر از چالش های خلق شده است، پروژه به عنوان پروژه ای که هماهنگی، اثرات مثبتی دارد شمارش نمی شود.

قابل توجه است که 2 پروژه انتهایی، یکی در بریتانیا و یکی در آمریکا، هر دو در زمینه تحصیلی هستند و نسبتاً سایز کوچک هستند (محوطه دانشگاه Suffolk در بریتانیا با 10,500 مترمربع و مرکز Cascadia در آمریکا با 5,000 مترمربع)، نشانه هایی بدست می دهد که استفاده از BIM در چنین پروژه های مقیاس کوچکی، می تواند با احتمال کمتری تسلیم میزان فایده بشود در مقایسه با پروژه های مقیاس بزرگتر (مقایسه کنید این پروژه ها را با یکی از تاپ های لیست برج Shanghai در چین با 380,000 مترمربع). با وجود این، آنالیزهای بیشتر معلوم می کند که هیچ الگوی قدرتمندی در رابطه با نوع و سایز ساختمان بیرون نمی آید، مبنی بر اینکه BIM پرسود تر یا کم سود تر است. میزان مثبت یا منفی بودن تاثیر استفاده از BIM به راحتی از جداول قابل استخراج است.

نکته اینکه 7 تا (20 %) از پروژه ها موارد منفی را در زمینه معیار نرم افزاری گزارش دادند. بخصوص موضوعات قابل همکاری با قسمت ها یا یگان های دیگر بین بسته های BIM ، به عنوان یک اثر منفی اصلی که می تواند در برابر تعهد همکاری افزاینده بین سازمان های متفاوت درگیر در یک پروژه قرار گیرد، پررنگ می شود. موضوعات بخصوص شامل: نرم افزار قادر به مدیریت مقادیر بزرگ داده نیست (معاون غذا و داروی آمریکا HQ )؛ عدم قابلیت بسته ها در تبادل داده ها (مرکز Cascadia )؛ و عدم وجود دانش و تجربه ی برنامه ریزی نرم افزاری(بیمارستان Expeditionary ).

داده های بدست آمده از مطالعات موردی پیشنهاد می کنند که BIM یک ابزار مؤثر در زمینه های تحویل کلیدی مطمئن و بهبود یافته ی پروژه های ساخت است. از معیارهای موفقیت خلق شده برای آنالیزهای مطالعات موردی، هزینه یکی از تأثیر مثبت پذیرترین ها با بکارگیری BIM است که در ادامه زمان، ارتباطات، بهبود هماهنگی و کیفیت را داریم. فواید منفی یا چالش های بکارگیری BIM نسبتاً کمتر است، و بیشتر آنها در موضوعات نرم افزاری یا سخت افزاری متمرکز می شوند. این چالش ها به نظر می رسد که مرتبط با مدیریت تغییرات ناشی از تطبیق با BIM است و می توانند با ابتکارهایی چون آموزش بهتر برای تمام کارمندان درگیر و فعالیت های زد و خوردی کارفرمایان در اجازه دادن به عاملان کلیدی جهت استفاده شدن در یک مسیر جدید کاری، کارآمد شوند.

ترجمه - میر شاهرخ خباز

برگرفته از مقاله                     The Project benefits of Building Information Modeling (BIM)

International Journal of Project Management - 2013



آرشيو مطالب...


سمانه فراهانیان مقدم : به نظر اینجانب خیلی مقاله خوبی است و موضوع جدیدی است که خیلی ها اشنایی کافی ندارند
Copyright 2012
تعداد کاربران: 40